گروه سیاسی: رهبر معظم انقلاب در ادامه جلسه بیست و پنجم تفسیر قرآن خود، به تبیین جاودانگی اعجاز قرآن پرداختند.
به گزارش خبرگزاری قرآنی ایران (ایکنا) رهبر معظم انقلاب اسلامی، حضرت آیتالله خامنهای در جلسات تفسیر قرآن خود به تبیین واژههای بنیانی و آیات کلامالله مجید میپردازند. این خبرگزاری با عنایت به رسالت قرآنی خود بر آن است تا بصورت سلسلهوار نظرات معظمله را در موضوعات مختلف قرآنی به مخاطبین خود ارائه دهد.
متن ذیل، نظرات ایشان در خصوص جاودانگی اعجاز قرآن است که در ادامه جلسه بیست و پنجم تفسیر ایشان بیان شده است؛
قرآن را یک کسی که آشنا به فنون فصاحت و بلاغت و اهل بیان و سخنوری نیست، شاید وقتی نگاه میکند، تفاوت او را با یک سخن عربی، بخصوص اگر آن سخن عربی دارای زر و زیورهای بیانی باشد، چندان نمیفهمد، اما آن کسانی که خودشان اهل سخنوری بودند، همین که سخن قرآن مطرح میشد آنها میدیدند یک چیز فوقالعادهای است و از نوع کار آنها نیست. ایمان میآوردند.
البته بعضی هم که خیلی لجوج و عنود بودند یک چیزی میگفتند و ایمان نمیآوردند، بالاخره:
هر درونی کو خیالاندیش شد چون دلیل آری خیالش بیش شد
مقام معظم رهبری |
قرآن را یک کسی که آشنا به فنون فصاحت و بلاغت و اهل بیان و سخنوری نیست، شاید وقتی نگاه میکند، تفاوت او را با یک سخن عربی، بخصوص اگر آن سخن عربی دارای زر و زیورهای بیانی باشد، چندان نمیفهمد، |
این هم یک نکته در مورد معجزه بودن قرآن، و نکتهی دیگر در این باب این است که: وقتی خود آن حقیقت و پدیده (یعنی قرآن) معجزه است، لازمهاش جاودانگی است و فرق میکند با یک عمل معجزآسا در یک زمان خاص.
فرض کنید: حضرت موسی (ع) که معجزه کرد و با عصای خودش در یک بخشی از بحر احمر آبها را پس زد راه خشکی را باز کرد و مردم را از آنجا عبور داد، این معجزه است، اما این معجزه یک حادثه بود و تمام شد، لکن قرآن جاودانه است. و این جاودانگی قرآن با جاودانگی دین مرتبطند و چون دین اسلام دین آخر و دین جاودانه است، پس معجزهی او هم باید معجزهی جاودانه و همیشگی باشد، و لذا اعجاز را در خود قرآن قرار دادهاند.
پس اینکه عرض کردیم میفرماید: فأتوا بسوره من مثله: یک سورهای ازاین قبیل بیاورید، این منحصر به زمان صدر اسلام نیست، بلکه همین الان هم یک چنین چیزی وجود دارد و چون الان هم نمیتوانند این کار را بکنند، در حالی که اهل زبان اعتراف دارند به اینکه قرآن یک چیز فوقالعاده و برجستهای هست، پس بنابراین: معجزه بودن قرآن حتی بعد از گذشت چهارده قرن همچنان به قوت خود باقی است.
کسانی از اهل معرفت و اهل دانش را در کتابها ذکر کردهاند که در مقابل قرآن خضوع داشتند، یک نویسنده و شاعر فصیح بزرگ مسیحی در همین زمانهای نزدیک به زمان ما به نام شبلی شمیل بود که شاید گرایشهای مادی هم داشت و من حالا خصوصیاتش را در ذهن ندارم. همین شاعر ادیب مسیحی یا قصیدهی مفصلی دربارهی قرآن و دربارهی پیغمبر ما دارد که یک بیتش این است:
رهبر معظم انقلاب |
آن کسانی که خودشان اهل سخنوری بودند، همین که سخن قرآن مطرح میشد آنها میدیدند یک چیز فوقالعادهای است و از نوع کار آنها نیست. ایمان میآوردند. |
انی وان اکن لم ادین بدینه هل اکفرن بمحکم الایاتی
من اگر چه به دین او اعتقادی ندارم آیا میتوانم کفر و انکار بورزم به این آیات محکمهی قرآن. او یک عرب مسیحی است، اعتقادی هم به قرآن ندارد و بالاخره هم قبول نکرده، یعنی برحسب آنچه که ظواهر قضیه نشان میدهد، همان رسوبات و همان چیزهایی که غالباً جلو اذعان و ایمان حرکت صحیح انسان را میگیرد، جلو او را هم ظاهراً گرفته، شاید هم در خفا ایمان آورده که ما خبر نداریم.
اما میگوید من حقایق قرآن را نمیتوانم انکار کنم، یعنی او که در قرن چهاردهم هجری زندگی کرده، چرا نزدیک به چهارده قرن به نزول قرآن این اعتراف را میکند؟ چون خودش هم اهل زبان است، هم عارف است و هم واقف است، لذا وقتی نگاه میکند به قرآن میفهمد که این کتاب چقدر مهم است. یا آن توماس کارلایل معروف انگلیسی که ظاهراً اواخر قرن 19 و اوایل قرن 20 میزیسته، دربارهی قرآن کتاب دارد و مفصل حقایق قرآن را گفته البته او اهل زبان نیست و احتمالاً مثل ما که خیلی با لفظ و زیبائیهای لفظی انسی نداریم و ممکن است نفهمیم، او هم از الفاظ قرآن چیزی نفهمیده، اما از مفاهیم و معانی قرآن چیزهایی فهمیده.
یا همین جاندیون فورد انگلیسی معروف که در این اواخر حدود 30 ، 40 سال پیش مرحوم غلامرضا سعیدی مترجم معروف، کتابش را ترجمه کرد، بنام عذر تقصیر به پیشگاه محمد، همهی اینها غیر مسلمان و مسیحی هستند و چون خودشان اهل دانش و بینش هستند، وقتی نگاه میکنند به حقایق قرآن و محکمات آیات این کتاب را میبینند، تشخیص میدهند که این حقایق مربوط به ذهن محدود بشر نیست. و لذا غیر قابل انکار است و این خودش معجزهی جاودانهی قرآن و جاودانگی اعجاز قرآن است.
حضرت آیتالله خامنهای |
همهی فصحا و بلغای عرب که پیرامون علوم مختلف ادبی عرب کتاب نوشتند، در جاهای مختلف به قرآن استشهاد میکنند؛ یعنی هرجا که میخواهند زیبائی جمله یا عبارتی را ثابت کنند، استدلال میکنند به آیه قرآن و میگویند قرآن اینطور بیان کرده است |
اما نکتهی آخر درباب معجزه بودن قرآن از جهت لفظ را که اشاره کردند چند جملهای میگویم: چون در یک سخن مفاهیم را هم میتوان با الفاظ معمولی و غیرزیبا و غیرهنرمندانه ادا کرد و هم میشود انسان مفاهیم را با الفاظ زیبا ادا بکند و الفاظ قرآن زیباترین الفاظ است.
همهی فصحا و بلغای عرب که پیرامون علوم مختلف ادبی عرب کتاب نوشتند، در جاهای مختلف به قرآن استشهاد میکنند؛ یعنی هرجا که میخواهند زیبائی جمله یا عبارتی را ثابت کنند، استدلال میکنند به آیه قرآن و میگویند قرآن اینطور بیان کرده، یعنی قرآن معیار و استاندارد زبان عرب است و هیچکس تردید ندارد که وقتی چیزی در قرآن آمد، این در اوج زیبایی و صحت و اتقان است.
|